سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لطیفه (چهارشنبه 85/9/1 ساعت 4:34 عصر)
- پرستاره به یارو میگه: بهتون تبریک میگم ، همسرتون تا 7 ماه دیگه صاحب بچه میشه. یارو میگه: اگر میشه به خودش نگویید میخوام 3-4 ماه دیگه سورپرایزش کنم.

372- یارو میاد تهران میبینه همه آستین کوتاه پوشیدند ، میگه: خُب اینا با چی دماغشون را پاک میکنند. 373- یارو تو اتوبوس به طرف گیر میده آقا شما سرهنگی؟ طرف هم که حال نداشته توضیح بده این علامت رو لباس من نشان سرگرد ، میگه: آره ، یارو میگه: خب شما غلط کردی لباس سرهنگ ها را میپوشی

374- یارو میره یخ بخرد طرف یخ نداشته ، بعد یارو میگه: ببخشید آقا کی پخت میکنید.

375- یارو بلند پروازی میکنه

366- دو نفر تنبل بانک میزنند اولی به اون یکی میگه: خب بیا بشمریم. دومی میگه: حوصله داری فردا رادیو میگه.

367- یارو میره یخ بخرد ، طرف میگه: یخ ها قالبی  ۲۰۰۰ تومان است. یارو که پول نداشته میخواست بهونه بیارد یه دست به یخ ها میزنه ، میگه: ببخشید از این یخ ترش را ندارید.

368- به یارو میگن: بابا تو با این هیکلت میتوانی جای 5 نفر کار کنی. یارو میگه: خُب هدف من خیره میخوام اون 5 نفر از نون خوردن نیافتند.

369-  به یارو میگن: حالت چطوره؟  یارو میگه: تازه موکتش کردم.

370- تو شهر یارو سیل میاد میرن دور تا دور شهر را سیم خار دار میکشندبا ضد هوایی میزنندش





 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 11 بازدید
    بازدید دیروز: 4
    کل بازدیدها: 7025 بازدید
  • درباره من

  • علمی دانشجویی
    احسان کدخدایی
    دانشجوی گناباد هستم
  • مطالب بایگانی شده
  • اشتراک در خبرنامه
  •